نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 72
و مرا تصديق
كند مىترسم مرا تكذيب كنند.
35- فرمود:
بازوان تو را بوسيله برادرت محكم مىكنيم و براى شما سلطه و برترى قرار مىدهيم و
به بركت آيات ما بر شما دست نمىيابند، شما و پيروانتان پيروزيد.
تفسير:
نخستين جرقه وحى!
در اينجا به
هفتمين صحنه از اين داستان مىرسيم:
هيچكس دقيقا
نمىداند در اين ده سال بر موسى چه گذشت [1]
اما بدون شك اين ده سال از بهترين سالهاى عمر موسى بود، سالهايى گوارا، شيرين و
آرامبخش سالهاى سازندگى و آمادگى براى يك ماموريت بزرگ.
در حقيقت
ضرورت داشت كه موسى ع يك دوران دهساله را در غربت و در كنار يك پيامبر بزرگ
بگذارند و شبانى كند، تا اگر خوى كاخنشينى بر فكر و جان او اثر گذاشته است به كلى
شستشو شود، موسى بايد در كنار كوخنشينان باشد، از دردهاى آنها آگاه گردد و براى
مبارزه با كاخنشينان آماده شود.
از سوى ديگر
موسى بايد زمان طولانى براى تفكر در اسرار آفرينش، و خودسازى در اختيار داشته
باشد، كجا بهتر از بيابان مدين؟ و كجا بهتر از خانه شعيب بود؟
ماموريت
يك" پيامبر اولوا العزم" ساده نيست كه به آسانى بتوان عهدهدار آن شد،
بلكه مىتوان گفت ماموريت موسى بعد از پيامبر اسلام در ميان پيامبران از يك نظر از
همه سنگينتر بود، مبارزه با بزرگترين جباران روى زمين كردن و به اسارت قوم بزرگى
پايان بخشيدن، و آثار فرهنگ اسارت را از روح آنها
[1] از روايات اسلامى برمىآيد كه موسى ده سال
براى شعيب كار كرد، اين مطلب در حديثى در كتاب وسائل الشيعه جلد 15 صفحه 34 (كتاب
النكاح ابواب المهور باب 22 حديث 4) آمده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 72