" سپس ابرها را در پهنه آسمان آن گونه كه بخواهد مىگستراند" (فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشاءُ).
" و آنها را به صورت قطعاتى در آورده، متراكم و بر هم سوار مىكند"
(وَ يَجْعَلُهُ كِسَفاً) [1]" اينجا است كه دانههاى باران را مىبينى كه از لابلاى آنها خارج
مىشوند" (فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ) [2] آرى يكى از نقشهاى مهم هنگام نزول باران بر عهده بادها گذاشته شده است آنها
هستند كه قطعات ابر را از سوى درياها به سوى زمينهاى خشك و تشنه حمل مىكنند، و
همانها هستند كه ماموريت گستردن ابرها را بر صفحه آسمان، و سپس متراكم ساختن آنها،
و بعد از آن خنك كردن محيط ابرها و آماده نمودن براى بارانزايى بر عهده دارند.
بادها همچون چوپان آگاه و پر تجربهاى هستند كه گله گوسفندان را به موقع از
اطراف بيابان جمع مىكند و در مسيرهاى معينى حركت مىدهد، سپس آنها را براى دوشيدن
شير آماده مىسازد! جمله" فَتَرَى
الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ"
(دانههاى باران و ذرات كوچك آن را مىبينى كه از لابلاى ابرها خارج مىشوند) ممكن
است اشاره به اين باشد كه غلظت ابرها و شدت وزش بادها در حدى نيست كه مانع خروج
قطرههاى
[1]" كسف" جمع"
كسفه" (بر وزن حجله) به معنى" قطعه" مىباشد و در اينجا ظاهرا
اشاره به قطعاتى است از ابر كه روى يكديگر متراكم مىشوند و آن را غلظت و شدت
مىبخشد، و اين به هنگامى است كه ابرها آماده براى نزول باران مىشود.
[2]" ودق" (بر وزن حلق) گاه
به ذرات كوچك آب غبارمانندى گفته مىشود كه به هنگام نزول باران در آسمان پخش
مىشود و به قطرههاى پراكنده باران نيز اطلاق مىگردد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 468