" آنها دلائل روشن و آشكار از معجزات و منطق عقل براى اين اقوام
آوردند" (فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ).
گروهى ايمان آوردند، و گروهى به مخالفت برخاستند" اما هنگامى كه اندرزها
و هشدارها سودى ندارد ما از مجرمان انتقام گرفتيم"! (فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا).
و مؤمنان را يارى كرديم" همواره اين حق بر ما بوده است كه مؤمنان را يارى
كنيم" (وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ
الْمُؤْمِنِينَ).
تعبير به" كان" كه نشانه ريشهدار بودن اين سنت است و تعبير
به" حق" و بعد از آن تعبير به" علينا" كه آن نيز بيانگر حق
است تاكيدهاى پى در پى در اين زمينه محسوب مىشود، و مقدم داشتن حقا علينا
بر" نصر المؤمنين" كه دليل بر حصر است تاكيد ديگرى مىباشد، و مجموعا
چنين معنى مىدهد كه به طور مسلم ما يارى كردن مؤمنان را بر عهده گرفتهايم، و
بدون نياز به يارى ديگرى ما اين وعده خود را عملى خواهيم ساخت.
اين جمله ضمنا مايه تسلى و دلدارى براى مسلمانانى است كه در آن روز در مكه تحت
فشار شديد دشمنانى قرار داشتند كه از نظر عده و عده افزون بودند.
اصولا همين كه دشمنان خدا غرق آلودگى و گناه هستند خود يكى از عوامل پيروزى و
يارى مؤمنان است، چرا كه همين گناه سرانجام ريشه آنها را مىزند، وسائل نابوديشان
را با دست خودشان فراهم مىسازد، و انتقام الهى را به سراغ آنها مىفرستد.
***
آيه بعد بار ديگر به توضيح نعمت وزش بادها پرداخته، چنين مىگويد"
خداوند همان كسى است كه بادها را مىفرستد تا ابرهايى را به حركت در آورند"
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 467