نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 372
خلقت طويل و عريض تنها براى اين چهار روز زندگى دنيا بى معنى بود، و از اينجا
به وجود آخرت پى مىبرند.
بنا بر اين دقت در نظم و حقانيت اين جهان دليل بر وجود مبدء است و دقت در
داشتن" اجل مسمى" دليل بر معاد است (دقت كنيد).
لذا در پايان آيه اضافه مىكند:" بسيارى از مردم به لقاى پروردگارشان
كافرند" (وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ
رَبِّهِمْ لَكافِرُونَ).
يا اصلا منكر معادند، همانگونه كه مكرر در آيات قرآنى از قول مشركان نقل شده
كه مىگفتند: آيا هنگامى كه ما خاك شديم مجددا به زندگى باز مىگرديم؟ اين حرف
عجيبى است؟ اين غير ممكن است! اين دليل جنون گوينده آن است! (سوره رعد آيه 5، سوره
مؤمنون آيه 35، سوره نمل آيه 67، و سوره ق آيه 3).
و يا اينكه با زبان منكر نيستند اما عملشان آن چنان آلوده و ننگين است كه نشان
مىدهد آنها اعتقادى به معاد ندارند، چرا كه اگر معتقد بودند نبايد اين چنين فاسد
و مفسد باشند.
ضمنا تعبير" فِي أَنْفُسِهِمْ" به اين معنى نيست كه آنها در باره اسرار وجود خويش
مطالعه كنند آن چنان كه فخر رازى در تفسير خود گفته، بلكه منظور اين است كه آنها
در درون جان از طريق عقل و و جدان به آفرينش آسمانها و زمين بينديشند.
تعبير" بالحق" ممكن است دو معنى داشته باشد: يكى توأم بودن آفرينش
با حق و قانون و نظم است، و ديگر اينكه هدف آفرينش هدف حقى بوده است و البته اين
دو تفسير با هم منافات ندارند [1] تعبير به" لقاء ربهم" همانگونه كه بارها
گفتهايم اشاره به قيامت و رستاخيز
[1] در صورت اول" باء"
در" بالحق" براى مصاحبت است، و در صورت دوم به معنى" لام".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 372