نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 342
" اى فرزند رسول خدا ص مرا به خدا راهنمايى كن او كيست؟ زيرا وسوسهگران
مرا حيران ساختهاند، امام فرمود اى بنده خدا! آيا هرگز سوار بر كشتى شدهاى؟ عرض
كرد آرى، فرمود: هرگز كشتى تو شكسته است در آنجا كه هيچ كشتى ديگرى براى نجات تو
نبوده، و قدرت بر شناگرى نداشتهاى؟
عرض كرد: آرى، فرمود در آن حالت آيا قلب تو به اين امر تعلق گرفت كه وجودى هست
كه مىتواند تو را از آن مهلكه نجات دهد؟ عرض كرد آرى.
امام صادق فرمود او خداوندى است كه قادر بر نجات است در آنجا كه هيچ نجات
دهنده و فريادرسى نيست" [1]
***
در آخرين آيه مورد بحث بعد از ذكر اينهمه استدلالات بر
توحيد و خدا پرستى مخالفان را با تهديدى شديد و كوبنده مواجه ساخته،
مىگويد:" آنها آيات ما را انكار كنند، و نعمتهاى ما را ناديده بگيرند، و چند
روزى از لذات زودگذر بهره ببرند، اما به زودى خواهند فهميد" كه عاقبت كفر و
شرك آنها به كجا خواهد رسيد؟ و آنها را به چه سرنوشت شومى گرفتار خواهد ساخت؟
گرچه ظاهر آيه در اينجا امر به كفر و انكار آيات الهى است، اما بديهى است
منظور از آن تهديد است، درست مثل اينكه به يك شخص جنايتكار ستمگر مىگوئيم: هر
جنايتى از دستت مىآيد بكن، اما به زودى نتيجه تلخ اعمالت را يك جا خواهى چشيد!.
در اينگونه عبارات گرچه صيغه امر به كار مىرود اما هدف از آن تهديد است، نه
طلب.
جالب اينكه جمله فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ به صورت مطلق آمده نمىگويد چه چيز