responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 306

از اين گذشته خود آن نيز مجموعه آيات بينات (سخنانى با محتواى روشن و آشكار) مى‌باشد.

و در كتب پيشين نيز نشانه‌هاى آن آمده است.

با اينهمه آيا كسى جز آنها كه بر خويشتن و بر جامعه ستم مى‌كنند آن را انكار مى‌نمايد؟ (تكرار مى‌كنيم كه تعبير به جحد در موردى است كه انسان چيزى را مى‌داند و بر خلاف علمش انكار مى‌كند).

نكته‌ها:

1- نگار من كه به مكتب نرفت! ...

درست است كه خواندن و نوشتن براى هر انسانى كمال محسوب مى‌شود ولى گاه شرائطى پيش مى‌آيد كه نخواندن و ننوشتن كمال است. و اين در مورد پيامبران مخصوصا خاتم انبياء ص كاملا صدق مى‌كند، چه اينكه اگر دانشمندى درس خوانده، و فيلسوفى آگاه و پر مطالعه ادعاى نبوت كند و كتابى ارائه دهد به عنوان يك كتاب آسمانى در چنين شرائطى ممكن است وسوسه و ترديدهايى پيش بيايد كه آيا اين كتاب و مكتب مولود انديشه‌هاى خود او نيست؟.

اما اگر ببينيم از ميان يك قوم عقب افتاده يك انسانى كه هرگز محضر استادى را درك نكرده، كتابى نخوانده، و صفحه ننوشته، برخاست، كتابى به عظمت عالم هستى، با محتوايى بسيار بلند و عالى، ارائه داد، در اينجا خيلى خوب مى‌توان درك كرد كه اين تراوش مغز او نيست، بلكه وحى آسمانى و تعليم الهى است.

در آيات ديگر قرآن نيز روى" امى" بودن پيامبر ص تكيه شده، و چنان كه ذيل آيه 157 سوره اعراف گفتيم سه تفسير براى كلمه امى ذكر كرده‌اند كه از همه روشنتر" درس نخوانده" است.

اصولا در محيط حجاز درسى نبود كه پيامبر اسلام ص بخواند و معلمى‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 306
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست