نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 303
قابل توجه اينكه اين گروه قبلا نيز كافر بودهاند، ولى تاكيد مجدد بر كفرشان
ممكن است به اين جهت باشد كه قبلا اتمام حجت بر آنها نشده بود، كفر حقيقى الان است
كه بر آنها اتمام حجت شده و با علم و آگاهى صراط مستقيم را رها كرده در بيراهه گام
مىزنند.
***
سپس به يكى ديگر از نشانههاى روشن حقانيت دعوت پيامبر اسلام ص كه تاكيدى
است بر محتواى آيه گذشته اشاره كرده مىگويد:" تو قبل از نزول قرآن هرگز
كتابى را نمىخواندى، و هرگز با دست خود چيزى نمىنوشتى مبادا دشمنانى كه در صدد
ابطال دعوت تو هستند گرفتار شك و ترديد شوند" (و بگويند آنچه را او آورده
نتيجه مطالعه كتب پيشين و نسخه بردارى از آنها است) (وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا
تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ) [1] تو هرگز
به مكتب نرفتى و خط ننوشتى، اما با اشاره وحى الهى، مساله آموز صد مدرس شدى!.
چگونه مىتوان باور كرد، شخصى درس نخوانده و استاد و مكتب نديده با نيروى خودش
كتابى بياورد و از همه جهان بشريت دعوت به مقابله كند و همگان از آوردن مثل آن
عاجز شوند؟
آيا اين دليل بر آن نيست كه نيروى تو از قدرت بىپايان پروردگار مدد مىگيرد؟
و كتاب تو وحى آسمانى است كه از ناحيه او بر تو القاء شده است؟
توجه به اين نكته لازم است كه اگر كسى بگويد ما از كجا بدانيم كه پيامبر اسلام
ص هرگز به مكتب نرفت و خط ننوشت! در پاسخ مىگوئيم: او
[1] ضمير در" من قبله" به
قرآن باز مىگردد، و تعبير به" يمين" (دست راست) به خاطر آن است كه
غالبا انسانها با دست راست مىنويسند" مبطلون" جمع" مبطل" به
معنى كسى است كه در صدد ابطال چيزى است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 303