نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 169
***
آخرين آيه مورد بحث دگرگونى عجيب تماشاچيان ديروز را كه از مشاهده جاه و
جلال قارون به وجد و سرور آمده بودند و آرزو مىكردند كه اى كاش براى هميشه يا لا
اقل يك لحظه به جاى او بودند منعكس ميكند كه به راستى عجيب و آموزنده است،
مىگويد:" آنها كه ديروز آرزو داشتند كه بجاى او باشند آن گاه كه صحنه فرو
رفتن او و ثروتش را به قعر زمين ديدند مىگفتند: واى بر ما! گويى خدا روزى را بر
هر كس از بندگانش بخواهد گسترش مىدهد و بر هر كس بخواهد تنگ مىگيرد" و كليد
آن تنها در دست او است (وَ أَصْبَحَ الَّذِينَ
تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ
الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ).
امروز بر ما ثابت شد كه هيچكس از خود چيزى ندارد، هر چه هست از ناحيه او است،
نه عطايش دليل بر رضايت و خشنودى از كسى است و نه منعش دليل بر عدم ارزش او در
پيشگاه خدا است.
او با همين ثروتها افراد و اقوام را به آزمايش مىكشد و نهاد و سيرت آنان را
آشكار مىسازد.
سپس در اين فكر فرو رفتند كه اگر دعاى مصرانه آنها ديروز به اجابت مىرسيد و
خدا آنها را بجاى قارون مىگذاشت، امروز چه خاكى بر سر مىكردند؟
لذا در مقام شكر اين نعمت بر آمدند و گفتند:" اگر خداوند بر ما منت
نگذارده بود، ما را هم به قعر زمين فرو مىبرد"! (لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا).
" اى واى! مثل اينكه كافران هرگز رستگار نمىشوند" (وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ).
الان حقيقت را با چشم خود مىبينيم، و نتيجه غرور و غفلت و سرانجام كفر
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 169