نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 135
اما آنها بجاى اينكه به پاسخ پردازند
معبودهايشان به سخن در مىآيند و از آنها اظهار تنفر و بيزارى مىكنند، زيرا
مىدانيم معبودان گاه بتهاى سنگ و چوبى بودند، و گاه مقدسينى همچون فرشتگان و
مسيح، و گاه جن و شياطين در اينجا گروه سوم به سخن مىآيند كه سخن آنها را در آيه
بعد چنين مىخوانيم:
" گروهى از معبودان كه فرمان عذاب در باره آنها مسلم شده، مىگويند:
پروردگارا! ما اين عابدان را گمراه كرديم، آرى ما آنها را گمراه كرديم همانگونه كه
خود گمراه شديم (ولى آنها به ميل خويش به دنبال ما آمدند) ما از آنها بيزارى
مىجوئيم آنها ما را پرستش نمىكردند" بلكه در حقيقت هواى نفس خويش را
مىپرستيدند (قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ
رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا
إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ).
بنا بر اين آيه فوق شبيه آيه 28 سوره يونس است كه مىگويد: وَ قالَ شُرَكاؤُهُمْ ما كُنْتُمْ إِيَّانا تَعْبُدُونَ" معبودان در قيامت رو به سوى عبادتكنندگان خود
مىكنند و مىگويند شما ما را پرستش نمىكرديد"! و به اين ترتيب معبودان
اغواگر، همچون فرعون و نمرود و شياطين و جن، بيزارى و تنفر خود را از چنين عابدانى
اعلام مىدارند، و به دفاع از خويش برمىخيزند، حتى گمراهى آنها را نيز از خود نفى
مىكنند، و مىگويند: آنها به ميل خود به دنبال ما آمدند.
ولى بديهى است نه اين نفى اثرى دارد و نه آن بيزارى و تبرى، و آنها در گناه
عابدان خود قطعا شريك و سهيمند [1]
[1] اين احتمال نيز در تفسير آيه فوق
داده شده كه" پاسخ گوينده" رؤساى مشركان هستند، و سردمداران شرك و كفر
(يعنى فقط گروهى از عابدان) آنها ضمن طفره رفتن از پاسخ پروردگار در مورد معرفى
معبودهاى خود، از پيروان خويش سخن مىگويند و به دفاع از خود برمىخيزند و عرض
مىكنند:" خداوندا ما خودمان گمراه بوديم كه راه شرك پوييديم، و اين گروه نيز
با ميل خود به دنبال ما افتادند و ما آنها را گمراه ساختيم ولى آنها در حقيقت از
ما اطاعت نمىكردند" (توجه داشته باشيد در اينجا عبادت به معنى اطاعت است)
آنها اطاعت از هواى نفس خويش مىكردند ولى تفسيرى كه در بالا گفتيم نزديكتر به نظر
ميرسد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 135