نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 118
اسلام معترف بودند ولى روى ملاحظات منافع شخصى، حاضر به قبول ايمان نبودند
مىفرمايد:" آنها گفتند ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم و از آن پيروى
كنيم ما را از سرزمينمان مىربايند"! (وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ
أَرْضِنا) [1] در تفاسير آمده كه اين سخن را" حارث بن نوفل"
بيان كرد، خدمت پيامبر ص رسيد عرض نمود ما مىدانيم كه گفتار تو حق است اما چيزى
كه مانع مىشود از برنامه تو پيروى كنيم و ايمان بياوريم ترس از هجوم عرب بر ما
است كه ما را از سرزمينمان بربايند، و ما قدرت مقابله با آنها را نداريم! [2] اين سخن را كسى
مىگويد كه قدرت پروردگار را ناچيز مىشمرد و قدرت مشتى عرب جاهلى را عظيم، اين
سخن را كسى مىگويد كه هنوز به عمق عنايتها و حمايتهاى الهى آشنا نيست، و نمىداند
چگونه او يارانش را يارى و دشمنانش را در هم مىشكند، لذا قرآن در پاسخ آنها چنين
مىگويد:" آيا ما حرم امنى در اختيار آنها قرار نداديم كه ثمرات و محصولات هر
شهر و ديارى به سوى آن آورده مىشود"؟! (أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبى
إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْءٍ) [3]" ولى اكثر
آنها نمىدانند" (وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ
لا يَعْلَمُونَ).
خداوندى كه سرزمين شورهزار و سنگلاخ بىآب و درختى را حرم امن قرار داد، و آن
چنان دلها را متوجه آن ساخت كه بهترين محصولات از نقاط مختلف
[1]" معك" در آيه فوق متعلق
به" نتبع" مىباشد، اين احتمال نيز وجود دارد كه تعلق به"
هدى" پيدا كند كه تفاوت مختصرى در معنى خواهد داشت.
[3]" يجبى" از ماده"
جباية" به معنى جمع كردن است، و لذا به حوض كه آب را در خود جمع مىكند"
جابيه" مىگويند- ضمنا" نمكن" در آيه فوق به معنى" نجعل"
است و" حرما" مفعول آن است و گرنه" نمكن" در معنى اصلى كه
تمكين دادن است بوسيله" فى" متعدى مىشود.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 118