نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 447
فرد عادى بتواند در موقع لزوم به رئيس حكومت بگويد:" من از چيزى آگاهم كه
تو نمىدانى"! 7- ممكن است كوچكترين افراد از مسائلى آگاه شوند كه بزرگترين
دانشمندان و قدرتمندان از آن بيخبر باشند تا انسان هرگز به علم و دانش خود مغرور
نگردد.
8- در سازمان اجتماعى بشر، نيازهاى متقابل آن قدر زياد است كه گاه سليمانها
محتاج يك پرنده مىشوند.
9- گرچه در جنس زنان شايستگيها بسيار است، و حتى خود اين داستان نشان مىدهد
كه ملكه سبا از فهم و درايت فوق العادهاى برخوردار بود، ولى با اينهمه رهبرى
حكومت چندان با وضع روح و جسم آنها سازگار نيست كه هدهد نيز از اين مساله تعجب كرد
و گفت:" من زنى را بر آنها حكمران ديدم"! 10- مردم غالبا بر همان آئينى
هستند كه زمامدارانشان مىباشند، لذا در اين داستان مىخوانيم كه هدهد مىگويد من
آن زن و قوم و ملت او را ديدم كه براى خورشيد سجده مىكنند (نخست سخن از سجده ملكه
سپس از ملتش مىگويد).
ب- پاسخ به چند سؤال
بعضى از مفسران در اينجا سؤالاتى مطرح كردهاند:
از جمله اينكه: سليمان با آن علم و دانش و امكانات حكومتش چگونه از وجود چنين
كشورى بى اطلاع بود، وانگهى فاصلهاى ميان يمن و مركز حكومت سليمان را كه ظاهرا
سرزمين شام بوده، چگونه هدهد پيمود، و از اين گذشته هدهد، راه را گم كرده بود كه
به آنجا رفت يا منظور ديگرى داشته؟
در مورد سؤال اول ممكن است چنين پاسخ گفت كه: سليمان قاعدتا از وجود
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 447