نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 442
" و يا او را ذبح مىكنم"! (أَوْ
لَأَذْبَحَنَّهُ).
" يا براى غيبتش بايد دليل روشنى به من ارائه دهد" (أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ مُبِينٍ).
منظور از" سلطان" در اينجا، دليلى است كه مايه تسلط انسان، بر اثبات
مقصودش گردد، و تاكيد آن بوسيله" مبين" براى اين است كه اين فرد متخلف
حتما بايد دليل كاملا روشنى بر تخلف خود اقامه كند.
در حقيقت سليمان ع بى آنكه غائبانه داورى كند تهديد لازم را در صورت ثبوت تخلف
نمود، و حتى براى تهديد خود دو مرحله قائل شد كه متناسب با مقدار گناه بوده باشد:
مرحله مجازات بدون اعدام، و مرحله مجازات اعدام.
ضمنا نشان داد كه او حتى در برابر پرنده ضعيفى تسليم دليل و منطق است و هرگز
تكيه بر قدرت و تواناييش نمىكند.
***
" ولى غيبت هدهد، چندان به طول نيانجاميد" (فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ).
بازگشت و رو به سليمان كرد و چنين" گفت: من بر چيزى آگاهى يافتم كه تو بر
آن آگاهى ندارى، من از سرزمين سبأ يك خبر قطعى (و دست اول) براى تو
آوردهام"؟ (فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ
جِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ).
" هدهد" گويا آثار خشم را در چهره سليمان مشاهده كرد، و براى بر طرف
كردن ناراحتى او نخست به صورت كوتاه و سربسته خبر از مطلب مهمى داد كه حتى سليمان
با تمام علم و دانشش از آن آگاهى ندارد! و هنگامى كه خشم سليمان فرو نشست، به شرح
آن پرداخت كه در آيات بعد خواهد آمد.
قابل توجه اينكه: لشكريان سليمان و حتى پرندگانى كه مطيع فرمان او بودند آن
قدر عدالت سليمان به آنها آزادى و امنيت و جسارت داده بود، كه هدهد بدون ترس بى
پرده و با صراحت به او مىگويد:" من به چيزى آگاهى يافتم كه
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 442