نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 418
گرفته شده كه حديث مزبور چون مخالف كتاب اللَّه است از درجه اعتبار ساقط است.
در حديثى كه از طرق اهل بيت نقل شده چنين مىخوانيم: هنگامى كه ابو بكر تصميم
گرفت فدك را از فاطمه ع بگيرد اين سخن به فاطمه س رسيد، نزد ابو بكر آمده و چنين
گفت:
ا فى كتاب اللَّه ان ترث اباك و لا ارث ابى، لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا، فعلى عمد تركتم كتاب اللَّه و نبذتموه وراء ظهوركم اذ يقول: وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ:
" آيا در كتاب خدا است كه تو از پدرت ارث ببرى و من از پدرم ارث نبرم؟
اين چيز عجيبى است! آيا كتاب خدا را فراموش كرده و پشت سر افكندهايد آنجا كه
مىفرمايد: سليمان از داود ارث برد"؟ [1]
***
سپس قرآن مىافزايد:" سليمان گفت: اى مردم! به ما
سخن گفتن پرندگان تعليم شده" (وَ قالَ يا
أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ).
" و از همه چيز به ما داده شده است، و اين فضيلت آشكارى است" (وَ أُوتِينا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ
الْمُبِينُ).
گرچه بعضى مدعى هستند كه تعبير نطق و سخن گفتن در مورد غير انسانها جز به
عنوان مجاز ممكن نيست، ولى اگر غير انسان نيز اصوات و الفاظى از دهان بيرون بفرستد
كه بيانگر مطالبى باشد دليل ندارد كه آن را نطق نگوئيم، چرا كه" نطق" هر
لفظى است كه بيانگر حقيقتى و مفهومى باشد [2]
[1] كتاب احتجاج طبرسى مطابق نقل
تفسير نور الثقلين ج 4 صفحه 75.
[2]" ابن منظور" در"
لسان العرب" مىگويد: نطق همان تكلم كردن است سپس مىافزايد: و كلام كل شىء
منطقه و منه قوله تعالى عُلِّمْنا مَنْطِقَ
الطَّيْرِ: تكلم هر چيزى نطق او است، و آيه عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ نيز از همين باب است سپس از يكى ديگر از علماى ادب يعنى" ابن سيده"
نقل مىكند (بر خلاف آنچه بعضى گفتهاند كه نطق مخصوص انسان است) گاهى نطق در غير
انسان نيز به كار مىرود- توجه به اين نكته نيز لازم است كه علماى منطق و فلاسفه،
نطق را به قدرت تفكر كه به انسان توانايى براى سخن گفتن مىدهد اطلاق كردهاند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 418