نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 372
و تعداد كمى اسلام را پذيرا شده بودند، امام هنگامى كه آيه وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ- و آيه- فَاصْدَعْ
بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ (سوره حج آيه 94) نازل گرديد پيغمبر ص مامور شد دعوت خود را آشكار سازد، و
نخست از خويشاوندان شروع كند [1] اما كيفيت اين ابلاغ و انذار به طور اجمال چنين بوده كه
پيامبر ص بستگان نزديكش را به خانه ابو طالب دعوت كرد، آنها در آن روز حدود چهل
نفر بودند، و از عموهاى پيامبر ص ابو طالب و حمزه و ابو لهب حضور داشتند، پس از
صرف غذا هنگامى كه پيامبر ص مىخواست وظيفه خود را ابلاغ كند، ابو لهب با گفتههاى
خود زمينه را از ميان برد، لذا فرداى همان روز پيامبر ص آنها را دعوت ديگرى به غذا
كرد.
بعد از صرف غذا چنين فرمود:" اى فرزندان عبد المطلب! من به خدا سوگند هيچ
جوانى را در عرب نمىشناسم كه براى قومش چيزى بهتر از آنچه من آوردهام آورده
باشد، من خير دنيا و آخرت را براى شما آوردهام، و خداوند به من دستور داده است كه
شما را دعوت به اين آئين كنم، كداميك از شما مرا در اين كار يارى خواهيد كرد، تا
برادر من و وصى و جانشين من باشيد؟.
جمعيت همگى سر باز زدند جز على ع كه از همه كوچكتر بود برخاست و عرض كرد: اى
پيامبر خدا! من در اين راه يار و ياور توام، پيامبر ص دست بر گردن على ع نهاد و
فرمود:
ان هذا اخى و وصيى و خليفتى فيكم فاسمعوا له و اطيعوه:
" اين برادر و وصى و جانشين من در شما است، سخن او را بشنويد و فرمانش را
اطاعت كنيد".
جمعيت از جابر خاستند در حالى كه خنده تمسخرآميزى بر لب داشتند و به ابو طالب
مىگفتند: به تو دستور مىدهد كه گوش به فرمان پسرت كنى، و از وى