نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 287
درست است كه خداوند از همه چيز آگاه است ولى به هنگام طرح شكايت و به عنوان
مقدمه براى تقاضاى بعدى، اين سخن را مطرح مىكند.
قابل توجه اينكه نوح از مصائبى كه بر شخص او گذشته اظهار ناراحتى نمىكند بلكه
تنها از اين ناراحت است كه او را تكذيب كردهاند و پيام الهى را نپذيرفتهاند.
***
سپس عرض مىكند: اكنون كه هيچ راهى براى هدايت اين گروه باقى نماند"
ميان من و اينها جدايى بيفكن" و ميان ما خودت داورى كن (فَافْتَحْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً).
" فتح" در اصل- همانگونه كه ارباب لغت گفتهاند- به معنى گشودن و از
بين بردن بستگى است، و آن دو گونه است، گاهى جنبه حسى دارد، مانند فتح الباب
(گشودن در) و گاه جنبه معنوى دارد مانند فتح الهم (گشودن غم و از بين بردن اندوه)
و فتح المستغلق من العلوم به معنى گشودن رازهاى دانش و فتح القضية به معنى داورى
كردن و پايان دادن به نزاع و دعوا است.
سپس اضافه مىكند:" و من و مؤمنانى را كه با من هستند نجات ده" (وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ).
***
در اينجا رحمت الهى به يارى نوح آمد و مجازات دردناكش به سراغ تكذيب
كنندگان، چنان كه مىفرمايد:" ما او و تمام كسانى را كه با او همراه بودند در
كشتى كه مملو از انسان و انواع حيوانات بود رهايى بخشيديم" (فَأَنْجَيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ).
***
" سپس بقيه را غرق و نابود كرديم" (ثُمَّ أَغْرَقْنا بَعْدُ الْباقِينَ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 287