نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 22
نخست اينكه
قرآن مطلقا مطلب تازهاى ندارد و مشتى از افسانههاى پيشين است! ديگر اينكه پيامبر
اسلام حتى يك روز بدون كمك ديگران نمىتواند به كار خود ادامه دهد، بايد صبح و شام
مطالب را بر او املا كنند و او بنويسد.
و ديگر اينكه
او خواندن و نوشتن را مىداند، و اگر مىگويد درس نخواندهام اين هم سخن خلافى
است! در واقع آنها با اين دروغها و تهمتهاى واضح مىخواستند مردم را از گرد پيامبر
ص پراكنده كنند، در حالى كه تمام كسانى كه عقل داشتند و در آن جامعه مدتى زندگى
كرده بودند به خوبى مىدانستند پيامبر ص نزد كسى درس نخوانده بود، بعلاوه با جمعيت
يهود و اهل كتاب سر و كارى نداشت، و اگر همه روز صبح و شام از ديگران الهام
مىگرفت چگونه ممكن بود بر كسى مخفى شود؟
از اين گذشته
آيات قرآن در سفر و حضر در ميان جمع و در تنهايى و در همه حال بر او نازل مىشد.
علاوه بر همه
اينها قرآن مجموعهاى بود از تعليمات اعتقادى، احكام عملى، قوانين، و قسمتى از
سرگذشت پيامبران، چنان نبود كه همه قرآن را سرگذشت پيامبران تشكيل دهد، و تازه
آنچه از سرگذشت اقوام پيشين در قرآن آمده بود شباهتى با آنچه در عهدين (تورات و
انجيل تحريف يافته) و افسانههاى خرافى عرب موجود بود نداشت، چرا كه آنها پر از
خرافات بود، و اينها پيراسته از خرافات كه اگر اين دو را در كنار هم بگذاريم و
مقايسه كنيم حقيقت امر به خوبى روشن مىشود [1]
***
[1] جمعى از مفسران معتقدند كه مراد از جمله"
اكتتبها" اين است كه پيامبر (ص) از ديگران خواست كه براى او اين آيات را
بنويسند، و همچنين جمله" تُمْلى عَلَيْهِ"
مفهومش اين است كه آنها القاء مىكردند و او حفظ مىكرد ولى با توجه به اينكه
دليلى نداريم كه اين دو جمله را بر خلاف ظاهر بگيريم تفسيرى كه در متن گفته شد
صحيحتر به نظر مىرسد و در واقع آنها مىخواستند از اين طريق پيغمبر (ص) را متهم
كنند كه با سواد است و عمدا خود را درس نخوانده معرفى مىكند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 22