نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 203
سالها بر سر سفره ما بودى، نمك خوردى و نمكدان را شكستى!، با چنين كفران نعمت
چگونه مىتوانى پيامبر باشى؟
در حقيقت مىخواست با اين منطق و اين گونه پروندهسازى موسى را به پندار خود
محكوم كند.
منظور از داستان قتل همان است كه در سوره قصص آيه 15 آمده است كه موسى ع دو
نفر را كه يكى از فرعونيان و ديگرى از بنى اسرائيل بود در حال جنگ و دعوا ديد، به
حمايت مظلوم يعنى مرد بنى اسرائيلى برخاست و به ظالم حمله كرد، ضربهاى بر او فرود
آورد كه با همان يك ضربه از پا درآمد.
***
موسى ع بعد از شنيدن سخنان شيطنتآميز فرعون به پاسخ از هر سه ايراد
پرداخت، ولى از نظر اهميت پاسخ ايراد دوم فرعون را مقدم شمرد (و يا اصولا ايراد
اول را درخور پاسخ نمىدانست، چرا كه پرورش دادن كسى هرگز دليل آن نمىشود كه اگر
شخص پرورش دهنده گمراه بود او را به راه راست هدايت نكنند).
به هر حال چنين" گفت: من اين كار را انجام دادم در حالى كه از بيخبران
بودم" (قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ
الضَّالِّينَ) در اينجا در مورد تعبير" ضالين" در
ميان مفسران گفتگو بسيار شده است زيرا از يك سو مىدانيم كه سابقه سوء براى پيامبر
ص حتى قبل از رسيدن به مقام نبوت قابل قبول نيست، چرا كه موقعيت او را در افكار
عمومى متزلزل مىكند و هدف بعثت ناقص و ناتمام مىماند به همين دليل دامنه عصمت
انبياء قبل از نبوت را نيز شامل مىشود.
و از سوى ديگر بايد اين سخن پاسخى باشد كه فرعون نتواند در برابر آن، سخنى
بگويد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 203