نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 148
مىدهند، تا آنجا كه از چگونگى راه رفتن يك انسان مىتوان با دقت و موشكافى به
قسمت قابل توجهى از اخلاق او پىبرد.
آرى آنها متواضعند، و تواضع كليد ايمان است، در حالى كه غرور و كبر كليد كفر
محسوب مىشود، در زندگى روزمره با چشم خود ديدهايم و در آيات قرآن نيز كرارا
خواندهايم كه متكبران مغرور حتى حاضر نبودند به سخنان رهبران الهى گوش فرا دهند،
حقايق را به باد مسخره مىگرفتند، و ديد آنها فراتر از نوك بينى آنها نبود، آيا با
اين حالت كبر ايمان آوردن امكان پذير است؟! آرى اين مؤمنان بنده خداوند رحمانند، و
نخستين نشانه بندگى همان تواضع است. تواضعى كه در تمام ذرات وجود آنان نفوذ كرده و
حتى در راه رفتن آنها آشكار است.
و اگر مىبينيم يكى از مهمترين دستوراتى كه خداوند به پيامبرش مىدهد اين است
كه وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً
إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا: در روى زمين از سر كبر و غرور گام بر مدار چرا كه
نمىتوانى زمين را بشكافى و طول قامتت هرگز به كوهها نمىرسد. (سوره اسراء آيه
37) نيز به خاطر همين است كه روح ايمان تواضع مىباشد.
راستى اگر انسان كمترين شناختى از خود و جهان هستى داشته باشد مىداند در
برابر اين عالم بزرگ چه اندازه كوچك است؟ حتى اگر گردنش همطراز كوهها شود تازه
بلندترين كوههاى زمين در برابر عظمت زمين كمتر از برآمدگىهاى پوست نارنج نسبت به
آن است، همان زمينى كه خود ذره ناچيزى است در اين كهكشانهاى عظيم.
آيا با اين حال كبر و غرور دليل جهل و نادانى مطلق نيست؟! در حديث جالبى از
پيامبر ص مىخوانيم كه روزى از كوچهاى عبور مىكردند جمعى از مردم را در يك نقطه
مجتمع ديدند از علت آن سؤال كردند
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 148