نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 10
عرب را نفى
مىنمايد.
سپس
مىافزايد:" او شريكى در مالكيت و حاكميت بر عالم هستى ندارد" (وَ
لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ).
و اگر مشركان
عرب، اعتقاد به وجود شريك يا شريكهايى داشتند، و آنها را در عبادت شريك خدا
مىپنداشتند، در شفاعت به آنها توسل مىجستند و در حاجات خود از آنها كمك
مىطلبيدند، تا آنجا كه با صراحت در هنگام گفتن" لبيك" براى حج اين جمله
و جملههايى شركآلود و زشت به اين صورت بر زبان جارى مىكردند: لبيك لا شريك لك،
الا شريكا هو لك، تملكه و ما ملك!:" اجابت دعوت تو را كردم اى خدايى كه شريكى
ندارى، جز شريكى كه از آن تو است كه تو مالك اين شريكى و مالك مملوك او
هستى"! قرآن همه اين موهومات را نفى و محكوم مىكند.
و در آخرين
جمله مىگويد:" او تمام موجودات را آفريده، نه تنها آفريده بلكه تقدير و
تدبير و اندازهگيرى آنها را دقيقا معين كرده است" (وَ
خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً).
نه همچون اعتقاد
ثنويين كه بخشى از موجودات اين عالم را مخلوق" يزدان" مىدانستند و بخشى
را مخلوق" اهريمن"! و به اين ترتيب آفرينش و خلقت را در ميان يزدان و
اهريمن تقسيم مىكردند، چرا كه دنيا را مجموعهاى از" خير" و"
شر" و نيكى و بدى مىپنداشتند، در حالى كه از ديدگاه يك موحد راستين در عالم
هستى چيزى جز خير نيست و اگر شرى مىبينيم يا جنبه نسبى دارد يا عدمى و يا نتيجه
اعمال ما است (دقت كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 10