گروه اول در
شعلههاى آتش سوزان غوطهورند و اينها در باغهاى بهشت در كنار نهرهاى جارى
آرميدهاند.
سپس به زينت
و لباس آنها پرداخته، مىگويد:" آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت
مىيابند و لباسشان در آنجا از حرير است" (يُحَلَّوْنَ
فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ)
[1] و اين دو پاداش ديگر آنها است.
به اين ترتيب
در بهشت، زيباترين لباسهايى را كه در دنيا از آن محروم بودند در تن مىكنند و
دستبندهاى جواهر نشان در دست دارند، اگر در اين جهان از پوشيدن اين گونه لباسها و
زينتها ممنوع بودند به خاطر آن بود كه مايه غرور و غفلت مىشد و سبب محروميت گروه
ديگر مىگشت، ولى در آنجا كه اين مسائل مطرح نيست اين ممنوعيتها برداشته مىشود و
جبران مىگردد.
البته با
توجه به اينكه الفباى زندگى در آن جهان با اينجا متفاوت است اين الفاظ مفاهيمى
برتر و بالاتر از آنچه ما در اين جهان مىانديشيم خواهد داشت (دقت كنيد).
***
و
بالآخره چهارمين و پنجمين موهبتى كه خدا به آنها ارزانى مىدارد و صرفا جنبه
روحانى دارد اين است كه آنها" به سخنان پاكيزه هدايت مىشوند"
[1] اساور جمع اسوره (بر وزن مشوره) و آن هم به
نوبه خود جمع سوار (بر وزن كتاب) به معنى دستبند است و در اصل، فارسى بوده
(دستوار) كه بعدا در عربى به صورت فوق تغيير شكل يافته.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 57