نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 564
و جان مطيع فرمان تواند (إِنَّ
الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ).
" در اين صورت هر گاه از تو براى بعضى از كارهاى مهم خود اجازه بخواهند
به هر كس از آنها مىخواهى (و صلاح مىبينى) اجازه ده" (فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ
لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ).
روشن است كه اينگونه افراد با ايمان با توجه به اينكه براى امر مهمى اجتماع
كردهاند هرگز براى يك كار جزئى اجازه نمىطلبند، و منظور از" شانهم" در
آيه كارهاى ضرورى و قابل اهميت است.
و از سوى ديگر، خواست پيامبر ص مفهومش اين نيست كه بدون در نظر گرفتن جوانب
امر و اثرات حضور و غياب افراد اجازه دهد، بلكه اين تعبير براى آنست كه دست رهبر
باز باشد و در هر مورد ضرورت حضور افراد را احساس مىكند به آنها اجازه رفتن را
ندهد.
شاهد اين سخن اينكه در آيه 43 سوره توبه، پيامبر ص را به خاطر اجازه دادن به
بعضى از افراد مؤاخذه مىكند و مىگويد:
عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ
صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ:" خداوند
تو را عفو كرد چرا به آنها اجازه دادى پيش از آنكه راستگويان از دروغگويان براى تو
شناخته شوند؟!".
اين آيه نشان مىدهد كه حتى پيامبر ص در اجازه دادن افراد بايد دقت كند و تمام
جوانب كار را در نظر گيرد و در اين امر مسئوليت الهى دارد.
و در پايان آيه مىفرمايد: هنگامى كه به آنها اجازه مىدهى" براى آنان
استغفار كن كه خداوند غفور و رحيم است" (وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ
رَحِيمٌ).
در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه اين استغفار براى چيست؟ مگر آنها با اجازه
گرفتن از پيامبر ص باز گنهكارند كه نياز به استغفار دارند؟!.
اين سؤال را از دو راه مىتوان پاسخ گفت: نخست اينكه آنها گر چه ماذون
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 564