نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 397
شما كه سابقه زشت و رسواى اين گروه منافقان را مىدانستيد.
شما كه از پاكدامنى فرد مورد اتهام به خوبى آگاه بوديد.
شما كه از روى قرائن مختلف اطمينان داشتيد چنين اتهامى امكان پذير نيست.
شما كه به توطئههايى كه بر ضد پيامبر ص از ناحيه دشمنان صورت مىگرفت واقف
بوديد.
با اينهمه جاى ملامت و سرزنش است كه اين گونه شايعات دروغين را بشنويد و سكوت
اختيار كنيد، تا چه رسد به اينكه خود آگاهانه يا ناآگاه عامل نشر آن شويد!.
جالب اينكه در آيه فوق بجاى اينكه تعبير كند شما درباره متهم به اين تهمت بايد
حسن ظن داشته باشيد مىگويد: شما نسبت به خودتان بايد حسن ظن مىداشتيد، اين تعبير
چنان كه گفتيم اشاره به اين است كه جان مؤمنان از هم جدا نيست و همه به منزله نفس
واحدند كه اگر اتهامى به يكى از آنها متوجه شود گويى به همه متوجه شده است و اگر
عضوى را روزگار بدرد آورد قرارى براى ديگر عضوها باقى نمىماند و همانگونه كه هر
كس خود را موظف به دفاع از خويشتن در برابر اتهامات مىداند بايد به همان اندازه
از ديگر برادران و خواهران دينى خود دفاع كند [1] استعمال كلمه" انفس" در چنين مواردى
در آيات ديگر قرآن نيز ديده مىشود از جمله آيه 11 سوره حجرات وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ:" غيبت و عيبجويى از خودتان نكنيد"!
[1] و اينكه بعضى گفتهاند در
اينجا" مضاف" محذوف است و در تقدير چنين بوده:
" ظن المؤمنون و المؤمنات با نفس بعضهم خيرا" گفتار بى اساسى است كه
لطافت و ظرافت آيه را از بين مىبرد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 397