نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 344
آفريدهايم، و به سوى ما باز گشت نخواهيد كرد"؟! (أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ
إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ).
اين جمله كوتاه و پر معنى يكى از زندهترين دلائل رستاخيز و حساب و جزاى اعمال
را بيان مىكند، و آن اينكه اگر راستى قيامت و معادى در كار نباشد زندگى دنيا عبث
و بيهوده خواهد بود، زيرا زندگى اين جهان با تمام مشكلاتى كه دارد و با اينهمه
تشكيلات و مقدمات و برنامههايى كه خدا براى آن چيده است اگر صرفا براى همين چند
روز باشد بسيار پوچ و بى معنى مىباشد، چنان كه در نكتهها شرح داده خواهد شد.
***
و از آنجا كه اين گفتار يعنى عبث نبودن خلقت، سخن مهمى است كه نياز به
دليل محكم دارد در آيه بعد اضافه مىكند" خداوندى كه فرمانرواى حق است هيچ
معبودى جز او نيست و پروردگار عرش كريم است برتر از آن است كه جهان هستى را بيهوده
و بى هدف آفريده باشد" (فَتَعالَى
اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ).
در واقع كسى كار پوچ و بى هدف مىكند كه جاهل و ناگاه، يا ضعيف و ناتوان، يا
ذاتا وجودى باطل و بيهوده باشد، اما خداوندى كه جامع تمام صفات كماليه است (اللَّهُ).
خداوندى كه فرمانروا و مالك همه عالم هستى است (الْمَلِكُ).
و خداوندى كه حق است و جز حق از او صادر نمىشود (الْحَقُ) چگونه ممكن
است آفرينش او عبث و بى هدف باشد.
و اگر تصور شود كه ممكن است كسى او را از رسيدن به هدفش باز دارد با جمله لا إِلهَ إِلَّا هُوَ (هيچ خدايى جز او نيست) آن را نفى مىكند و با تاكيد بر ربوبيت خداوند (رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ) كه مفهومش مالك مصلح است هدفدار
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 344