responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 332

او كند هر چند فرزندى از قريش باشد" [1] البته آنچه گفته شد منافات با احترام خاص سادات و فرزندان با تقواى پيامبر ص ندارد كه اين احترام خود احترامى است به شخص پيامبر ص و اسلام و رواياتى كه در فضيلت و مقام آنها وارد شده نيز ظاهرا ناظر به همين معنى است.

2- داستان تكان دهنده اصمعى‌

در اينجا مناسب است داستانى را كه" غزالى" در كتاب" بحر المحبة" از" اصمعى" نقل كرده است و شاهد سخنان گذشته و حاوى نكته‌هاى لطيفى است بياوريم:

" اصمعى" مى‌گويد:" در مكه بودم، شبى بود ماهتابى، به هنگامى كه اطراف خانه خدا طواف مى‌كردم صداى زيبا و غم‌انگيزى گوش مرا نوازش داد به دنبال صاحب صدا مى‌گشتم كه چشمم به جوان زيبا و خوش‌قامتى افتاد كه آثار نيكى از او نمايان بود، دست در پرده خانه كعبه افكنده و چنين مناجات مى‌كرد:

يا سيدى و مولاى نامت العيون و غابت النجوم، و انت ملك حى قيوم، لا تاخذك سنة و لا نوم، غلقت الملوك ابوابها و اقامت عليها حراسها و حجابها و قد خلى كل حبيب بحبيبه، و بابك مفتوح للسائلين، فها انا سائلك ببابك، مذنب فقير، خاطئى مسكين، جئتك ارجو رحمتك يا رحيم، و ان تنظر الى بلطفك يا كريم!:

" اى بزرگ و اى آقاى من! اى خداى من! چشمهاى بندگان در خواب فرو رفته، و ستارگان آسمان يكى بعد از ديگرى سر به افق مغرب گذارده و از ديده‌ها پنهان مى‌گردند، و تو خداوند حى و قيومى، هرگز خواب سنگين و خفيف‌


[1] مناقب ابن شهرآشوب (طبق نقل تفسير نور الثقلين جلد 3 صفحه 564).

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست