نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 329
و با ارزش از بى ارزش، و پرمايهها از بى مايه، تشخيص داده مىشوند.
ضمنا سر ذكر" موازين" به صورت جمع نيز روشن مىگردد، چرا كه
پيشوايان بزرگى كه ميزان سنجش هستند متعددند.
اين احتمال نيز وجود دارد كه هر يك از پيامبران و امامان و بندگان خاص خدا به
حكم شرائط زندگيشان در يك يا چند جهت الگو بودند و هر كدام در جنبهاى بطور
آشكارترى مىدرخشيدند، و به اين ترتيب هر يك ميزان سنجشى در آن قسمت خواهند بود.
***
" اما آنها كه بر اثر نداشتن ايمان و عمل صالح ميزان اعمالشان سبك (يا
بى وزن) است كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده و زيان كردند و در
جهنم جاودانه خواهند بود" (وَ مَنْ
خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ
خالِدُونَ).
تعبير به" خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ" (جان و سرمايه وجودشان را زيان كردند) اشاره لطيفى
است به اين واقعيت كه آنها بزرگترين سرمايه يعنى هستى خويش را در اين بازار تجارت
دنيا از دست دادند بى آنكه در برابر آن چيز ارزشمندى به دست آورند.
***
آيه بعد بخشى از عذابهاى دردناك آنها را چنين شرح مىدهد" شعلههاى
گرم و سوزان آتش، همچون شمشير به صورتهاى آنها نواخته مىشود" (تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ).
" و آنها از شدت ناراحتى و عذاب در دوزخ، چهرهاى عبوس و در هم كشيده
دارند" (وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ).
" تلفح" از ماده" لفح" (بر وزن فتح) در اصل به معنى ضربه
شمشير است
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 329