نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 289
***
قرآن بعد از اين بيان، از طريق ديگر وارد مىشود و به ذكر نعمتهاى الهى
براى تحريك حس شكرگزارى آنها پرداخته مىگويد:" او كسى است كه براى شما گوش و
چشم و قلب (عقل) ايجاد كرد، اما كمتر شكر او را بجا مىآوريد" (وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ
وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ).
تكيه بر اين سه موضوع (گوش و چشم و عقل) به خاطر آن است كه ابزار اصلى شناخت
انسان اين سه مىباشد، مسائل حسى را غالبا از طريق چشم و گوش درك مىكند و مسائل
غير حسى را به وسيله نيروى عقل.
براى پى بردن به اهميت اين دو حس ظاهر (بينايى و شنوايى) كافى است كه حالتى را
كه به انسان بر اثر فقدان اين دو دست مىدهد در نظر بگيريم كه تا چه حد دنياى او
محدود و خالى از هر گونه نور و روشنايى، بيدارى و آگاهى مىگردد حتى بر اثر فقدان
اين دو عملا بسيارى ديگر از حواس خود را از دست مىدهد زبان و گويايى كه در آغاز
از طريق شنوايى به كار مىافتد و رابط ميان انسان و ديگران است ديگر كارى از او
ساخته نيست (كرهاى مادر زاد هميشه لالند با اينكه زبانشان عيب و آفتى ندارد).
و به اين ترتيب اين دو حس، كليد عالم محسوساتند، سپس نوبت به عقل مىرسد كه
كليد جهان ما وراء حس و عالم ما وراى طبيعت است، و در عين حال مامور نقادى،
نتيجهگيرى، جمع بندى و تعميم و تجزيه در فرآوردههاى آن دو حس است.
آيا كسانى كه اين سه وسيله بزرگ شناخت را سپاس نگويند درخور سرزنش و ملامت
نيستند؟ و آيا دقت در ريزهكاريهاى اين سه وسيله مؤثر كافى نيست كه انسان را به
خالق آنها آشنا سازد؟
و اگر نعمت گوش و چشم، در آيه فوق بر عقل مقدم داشته شده دليلش روشن
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 289