responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 270

ذكر خصوص" مترفين" در اينجا با اينكه گنهكاران منحصر به آنها نيستند يا به خاطر اين است كه آنها سردمداران گمراهى و ضلالتند و يا براى اين است كه مجازات در مورد آنها دردناكتر خواهد بود.

ضمنا منظور از عذاب در اينجا ممكن است عذاب دنيا يا عذاب آخرت يا هر دو باشد، يعنى هنگامى كه عذاب دردناك الهى در اين جهان يا آن جهان دامانشان را فرا مى‌گيرد، نعره و فرياد بر مى‌آورند و استغاثه مى‌كنند، اما بديهى است در آن هنگام كار از كار گذشته و راه بازگشت وجود ندارد.

***
آيه بعد در حقيقت بيان علت اين سرنوشت شوم است، مى‌گويد:" در گذشته آيات من به طور مداوم بر شما خوانده مى‌شد اما بجاى اينكه از آن، درس بياموزيد و بيدار شويد اعراض مى‌كرديد و به عقب باز مى‌گشتيد" (قَدْ كانَتْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلى‌ أَعْقابِكُمْ تَنْكِصُونَ‌).

" تنكصون" از ماده" نكوص" به معنى عقب عقب بر گشتن است، و" اعقاب" جمع" عقب" (بر وزن جهش) به معنى پاشنه پا است و مجموع اين جمله كنايه از كسى است كه سخن نامطلوبى را مى‌شنود و بقدرى نگران و وحشت زده مى‌شود كه بر پاشنه پايش به عقب باز مى‌گردد.

***
نه تنها در برابر شنيدن آيات الهى عقب گرد مى‌كرديد، بلكه" در برابر آن حالت استكبار به خود مى‌گرفتيد" (مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ‌) [1]


[1] در اينكه ضمير" به" به چه چيز باز مى‌گردد در ميان مفسران گفتگو است بعضى آن را به مسجد الحرام و حرم مكه باز گردانده‌اند نظر به اينكه استكبار آنها به اتكاء اين بود كه خود را صاحبان حرم و متوليان خانه خدا مى‌دانستند، ولى اين احتمال ضعيف است زيرا در آيات گذشته مطلقا سخن از كعبه و حرم در ميان نبوده است بلكه ظاهر اين است كه اين ضمير به قرآن مجيد يا پيامبر باز مى‌گردد يعنى شما در برابر آيات قرآن و پيامبر اسلام استكبار داشتيد و يا اشاره به حالت عقب گرد آنها است كه شما با اين عقب گرد قصد استكبار و بى اعتنايى داشتيد.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 270
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست