نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 249
آرى موسى و برادرش هارون با اين آيات و سلطان مبين را فرستاديم" به سوى
فرعون و اطرافيان اشرافى و مغرور او" (إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ).
چرا تنها سخن از" ملا" (جمعيت اشرافى مرفه و مغرور) مىگويد و
نمىفرمايد آن دو را به سوى همه مردم مصر فرستاديم، اشاره به اينكه ريشه همه فساد،
اينها بودند و اگر اينها اصلاح مىشدند، بقيه، كارشان آسان بود، و از اين گذشته
آنها سردمداران و دستاندركاران كشور بودند و هيچ كشورى اصلاح نخواهد شد مگر اينكه
سردمدارانش اصلاح شوند.
" ولى فرعون و اطرافيانش، استكبار كردند" و زير بار آيات حق و سلطان
مبين نرفتند (فَاسْتَكْبَرُوا).
" و اصولا آنها مردمى برترى جو و سلطه طلب بودند" (وَ كانُوا قَوْماً عالِينَ).
تفاوت جمله" استكبروا" با جمله" كانُوا قَوْماً عالِينَ" ممكن است از اين نظر باشد كه جمله نخست، اشاره به استكبار آنها در
برابر دعوت موسى است، و جمله دوم اشاره به اين است كه استكبار هميشه جزء برنامه
آنها و بافت فكر و روحشان بود.
اين احتمال نيز وجود دارد كه اولى اشاره به استكبار آنها، و دومى اشاره به اين
باشد كه آنها از قدرت و زندگى برترى برخوردار بودند و همين عامل مهم استكبارشان
بود.
***
يكى از نشانههاى روشن برترى جويى آنها اين بود كه" گفتند: آيا ما به
دو انسان همانند خودمان ايمان بياوريم در حالى كه قوم آنها (بنى اسرائيل) بندگان و
بردگان ما هستند"؟! (فَقالُوا أَ
نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ) [1]
[1]" انسان" را از اين
رو" بشر" مىگويند كه" بشره" و پوست تن او برهنه است، به خلاف
حيوانات كه معمولا از لباس طبيعى خاصى پوشيده شده، در واقع آنها چون قدرت بر تهيه
وسائل زندگى ندارند خداوند آن را به طور طبيعى در اختيارشان نهاده ولى در مورد
انسان به هوش و عقل او موكول شده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 249