نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 239
سرانجام به عنوان يك جمع بندى در
اتهامى كه نسبت به پيامبرشان داشتند چنين گفتند:" او فقط مرد دروغگويى است كه
بر خدا افترا بسته، و به همين دليل ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد"! (إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَ
ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ).
نه رسالتى از طرف خدا دارد، و نه وعدههاى رستاخيز او درست است، و نه
برنامههاى ديگرش، به همين دليل يك آدم عاقل به او ايمان نخواهد آورد.
***
هنگامى كه غرور و طغيان آنها از حد گذشت و تمام پردههاى حيا را دريدند، و
بى شرمى را در انكار رسالت و معجزات و دعوت انسانساز پيامبرشان را به آخرين حد
رساندند، و خلاصه بر همه آنها اتمام حجت شد، اين پيامبر بزرگ الهى رو به درگاه خدا
كرد و" گفت: پروردگارا مرا در مقابل تكذيبهاى آنها يارى كن" (قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ).
آنها هر چه توانستند گفتند و هر تهمتى مىخواستند زدند، تو مرا كمك فرما.
***
" و از سوى پروردگار به او گفته شد كه آنها به زودى از كار خود پشيمان
خواهند گشت" و ميوه درخت تلخى را كه نشاندهاند خواهند چشيد" (قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ).
اما زمانى پشيمان مىشوند كه سودى ندارد و راه بازگشت بسته است.
***
و همين طور شد" ناگهان صيحه آسمانى آنها را به حق زير ضربات خود فرو
گرفت" (فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِ).
صاعقهاى مرگبار با صدايى وحشتانگيز و مهيب فرود آمد، همه جا را تكان داد و
در هم كوبيد و ويران كرد، و اجساد بى جان آنها را روى هم ريخت، بقدرى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 239