نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 170
قرآن و تعصبات جاهلانه آنها پيدا مىشود، و چون حاضر به تسليم در برابر حق
نيستند، بى اختيار آثار آن در چهرههاشان نمايان مىشود، بلكه بر اثر شدت تعصب و
لجاج" نزديك است برخيزند و با مشتهاى گره كرده خود به كسانى كه آيات ما را بر
آنها مىخوانند حمله كنند"! (يَكادُونَ
يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا).
" يسطون" از ماده" سطوت" به معنى بلند كردن دست و حمله
كردن به طرف مقابل است، و در اصل- به گفته راغب در مفردات- به معنى بلند شدن اسب،
بر سر پاها و بلند كردن دستها است، سپس به معنى بالا اطلاق شده.
در حالى كه انسان اگر منطقى فكر كند هر گاه سخن خلافى بشنود، نه چهره در هم
مىكشد و نه پاسخ آن را با مشت گره كرده مىدهد، بلكه با بيان منطقى آن را رد
مىكند، اين عكس العملهاى نادرست كافران، خود دليل روشنى است بر اينكه آنها تابع
هيچ دليل و منطقى نيستند، تنها جهل و عصبيت بر وجودشان حاكم است.
قابل توجه اينكه جمله يَكادُونَ
يَسْطُونَ با توجه به اينكه از دو فعل مضارع تشكيل شده
دليل بر استمرار" حالت حمله و پرخاشگرى" در وجود آنها است كه گاه شرائط
ايجاب مىكرد عملا آن را ظاهر كنند، و گاه كه شرائط اجازه نمىداد، حالت آمادگى
حمله در آنها پيدا مىشد و به تعبير ما به خود مىپيچيدند كه چرا قادر بر حمله و
ضرب نيستند.
قرآن در برابر اين بىمنطقان به پيامبر ص دستور مىدهد:" به آنها بگو:
آيا مىخواهيد من شما را به بدتر از اين خبر دهم؟! بدتر از اين همان آتش سوزنده
دوزخ است"! (قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ
ذلِكُمُ النَّارُ) [1]
[1] كلمه" النار" در اينجا
خبر مبتداى محذوفى است و در تقدير هى النار بوده، بعضى نيز احتمال دادهاند
كه" النار" مبتدا باشد و جمله وعدها اللَّه ... خبر آن. ولى احتمال اول
صحيحتر است، ضمنا" وعد" فعلى است كه در اينجا دو مفعول گرفته مفعول
اولش" الذين كفروا" كه مؤخر شده و مفعول دومش ضمير" هاء"
مىباشد كه مقدم گرديده كه شايد تقديم آن براى انحصار است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 170