نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 108
مىشود و به
روى زمين مىخوابد، و لذا در ذيل آيه مىفرمايد:" هنگامى كه پهلوى آن آرام
گرفت (كنايه از جاندادن است) از آن بخوريد و فقير قانع وسائل معترض را نيز اطعام
كنيد" (فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا
الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ).
فرق
ميان" قانع" و" معتر" اين است كه" قانع" به كسى
مىگويند كه اگر چيزى به او بدهند قناعت مىكند و راضى و خشنود مىشود و اعتراض و
ايراد و خشمى ندارد اما" معتر" كسى است كه به سراغ تو مىآيد و سؤال و
تقاضا مىكند و اى بسا به آنچه مىدهى راضى نشود و اعتراض كند.
"
قانع" از ماده" قناعت" و" معتر" از ماده" عر"
(بر وزن" شر" و بر وزن" حر") در اصل به معنى بيمارى جرب است
كه عارض بر پوست بدن انسان مىشود. سپس به سؤال كنندهاى كه به سراغ انسان مىآيد
و تقاضاى كمك مىكند (و اى بسا زبان به اعتراض مىگشايد)" معتر" گفته
شده است.
مقدم
داشتن" قانع" بر" معتر" نشانه اين است كه آن دسته از محرومانى
كه عفيف النفس و خويشتن دارند بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرند.
اين نكته نيز
قابل توجه است كه جمله" فَكُلُوا مِنْها"
(از آن بخوريد) ظاهر در اين است كه واجب است" حجاج" چيزى از قربانى خود
را نيز بخورند، و شايد اين براى رعايت مساوات ميان آنها و مستمندان است.
و بالآخره
آيه را چنين پايان مىدهد:" اينگونه ما آنها را مسخر شما ساختيم تا شكر خدا
را بجا آوريد" (كَذلِكَ سَخَّرْناها لَكُمْ لَعَلَّكُمْ
تَشْكُرُونَ).
و راستى اين
عجيب است حيوانى با آن بزرگى و قدرت و زور آن چنان تسليم است كه اجازه مىدهد
كودكى پاهاى او را محكم ببندد، و او را نحر كند (طريقه نحر كردن اين است كه كاردى
در گودى گردن او فرو مىبرند خونريزى شروع مىشود و حيوان به زودى جان مىدهد).
گاهى خداوند
براى نشان دادن اهميت اين تسخير، فرمان اطاعت و تسليم
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 108