نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 87
آمده است
وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ:"
خدايا براى من لسان صدق در امتهاى آينده قرار ده".
در واقع آنها
مىخواستند آن چنان ابراهيم و دودمانش از جامعه انسانى طرد شوند كه كمترين اثر و
خبرى از آنان باقى نماند و براى هميشه فراموش شوند، اما بر عكس، خداوند به خاطر
ايثارها و فداكاريها و استقامتشان در اداى رسالتى كه بر عهده داشتند آن چنان آنها
را بلند آوازه ساخت كه همواره بر زبانهاى مردم جهان قرار داشته و دارند، و به
عنوان اسوه و الگويى از خداشناسى و جهاد و پاكى و تقوا و مبارزه و جهاد شناخته
مىشوند.
"
لسان" در اينگونه موارد به معنى يادى است كه از انسان در ميان مردم مىشود و
هنگامى كه آن را اضافه" صدق" كنيم و لسان الصدق بگوئيم معنى ياد خير و
نام نيك و خاطره خوب در ميان مردم است، و هنگامى كه با كلمه" عليا" كه
به معنى عالى و برجسته است ضميمه شود مفهومش اين خواهد بود كه خاطره بسيار خوب از
كسى در ميان مردم بماند.
ناگفته پيدا
است ابراهيم نمىخواهد با اين تقاضا، خواهش دل خويش را برآورد، بلكه هدفش اين است
كه دشمنان نتوانند تاريخ زندگى او را كه فوق العاده انسانساز بود به بوته فراموشى
بيفكنند، و او را كه مىتواند الگويى براى مردم جهان باشد براى هميشه از خاطرهها
محو كنند.
در روايتى از
امير مؤمنان على ع مىخوانيم:
لسان الصدق
للمرء يجعله اللَّه فى الناس خير من المال ياكله و يورثه:
" خاطره
خوب و نام نيكى كه خداوند براى كسى در ميان مردم قرار دهد از ثروت فراوانى كه هم
خودش بهره مىگيرد و هم به ارث مىگذارد بهتر و برتر است"
[1] اصولا قطع نظر از جنبههاى معنوى گاهى حسن شهرت در ميان مردم،
[1] اصول كافى (طبق نقل تفسير نور الثقلين جلد 3
صفحه 339).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 87