نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 50
30- (ناگهان
عيسى زبان به سخن گشود) گفت من بنده خدايم به من كتاب (آسمانى) داده و مرا پيامبر
قرار داده است.
31- و مرا
وجودى پر بركت قرار داده در هر كجا باشم، و مرا توصيه به نماز و زكات ما دام كه
زندهام كرده است.
32- و مرا
نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده، و جبار و شقى قرار نداده است.
33- و سلام
(خدا) بر من آن روز كه متولد شدم و آن روز كه ميميرم و آن روز كه زنده برانگيخته
مىشوم.
تفسير:
مسيح در گاهواره سخن مىگويد:
"
سرانجام مريم در حالى كه كودكش را در آغوش داشت از بيابان به آبادى بازگشت و به
سراغ بستگان و اقوام خود آمد" (فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها
تَحْمِلُهُ).
هنگامى كه
آنها كودكى نوزاد را در آغوش او ديدند، دهانشان از تعجب باز ماند، آنها كه سابقه
پاكدامنى مريم را داشتند و آوازه تقوا و كرامت او را شنيده بودند سخت نگران شدند،
تا آنجا كه بعضى به شك و ترديد افتادند، و بعضى ديگر هم كه در قضاوت و داورى، عجول
بودند زبان به ملامت و سرزنش او گشودند، و گفتند: حيف از آن سابقه درخشان، با اين
آلودگى! و صد حيف از آن دودمان پاكى كه اين گونه بدنام شد." گفتند: اى مريم!
تو مسلما كار بسيار عجيب و بدى انجام دادى"! (قالُوا
يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا)
[1] بعضى به او رو كردند و گفتند" اى خواهر هارون! پدر تو آدم بدى
نبود، مادرت نيز هرگز آلودگى نداشت" (يا
أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا).
با وجود چنين
پدر و مادر پاكى اين چه وضعى است كه در تو مىبينيم؟ چه
[1]" فرى" بنا به گفته راغب در كتاب
مفردات به معنى بزرگ يا عجيب آمده است و در اصل از ماده فرى به معنى پاره كردن
پوست براى اصلاح (و يا افساد) آنست.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 50