87- و ذا النون (يونس) را (به ياد آور)، در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم
خود) رفت، و چنين مىپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت، (اما موقعى كه در كام
نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (ى متراكم) فرياد زد خداوندا! جز تو معبودى نيست،
منزهى تو، من از ستمكاران بودم.
88- ما دعاى او را به اجابت رسانديم، و از آن اندوه نجاتش بخشيديم، و همين
گونه مؤمنان را نجات مىدهيم.
تفسير: نجات يونس از آن زندان وحشتناك
اين دو آيه نيز گوشهاى از سرگذشت پيامبر بزرگ" يونس" را بيان
مىكند، نخست مىگويد:" ذا النون" را بياد آر هنگامى كه بر قوم بتپرست
[1]" تفسير فخر رازى" ذيل
آيه مورد بحث، و در تاريخ كامل نيز مىخوانيم:
ذا الكفل يكى از فرزندان ايوب بود و نام اصليش" بشر" بوده است و در
سرزمين شام مىزيست (كامل ابن اثير ج 1 ص 136).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 484