نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 441
نور توحيدى صورت گرفت و همه چيز به جاى اول بازگشت، چه تعبير لطيفى قرآن
مىكند" سپس آنها بر سرهاشان واژگونه شدند" (ثُمَّ نُكِسُوا عَلى رُؤُسِهِمْ).
و براى اينكه از طرف خدايان گنگ و بسته دهانشان عذرى بياورند گفتند:
" تو ميدانى اينها هرگز سخن نمىگويند"! (لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَ).
اينها هميشه خاموشند و ابهت سكوت را نمىشكنند!! و با اين عذر پوشالى خواستند
ضعف و زبونى و ذلت بتها را كتمان كنند.
***
اينجا بود كه ميدانى براى استدلال منطقى در برابر ابراهيم قهرمان گشوده شد
تا شديدترين حملات خود را متوجه آنها كند، و مغزهايشان را زير رگبارى از سرزنش
منطقى و بيداركننده قرار دهد:" فرياد زد آيا شما معبودهاى غير خدا را
مىپرستيد كه نه كمترين سودى به حال شما دارند و نه كوچكترين ضررى" (قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا
يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ).
اين خدايان پندارى كه نه قدرت بر سخن دارند، نه شعور و دركى، نه مىتوانند از
خود دفاع كنند، و نه مىتوانند بندگان را به حمايت خود بخوانند، اصلا اينها چه
كارى ازشان ساخته است و به چه درد مىخورند؟! پرستش يك معبود يا به خاطر شايستگى
او براى عبوديت است، كه اين در باره بتهاى بيجان مفهوم ندارد، و يا به خاطر انتظار
سودى است كه از ناحيه آنها عائد شود، و يا ترس از زيانشان، ولى اقدام من به شكستن
بتها نشان داد كه اينها كمترين بخارى ندارند، با اين حال آيا اين كار شما احمقانه
نيست؟!
***
باز اين معلم توحيد، سخن را از اين هم فراتر برد و با تازيانههاى سرزنش
بر روح بىدردشان كوبيد و گفت:" اف بر شما، و بر اين معبودهايى كه غير از
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 441