نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 437
و لذا تمام افكار متوجه او شد جمعيت" گفتند اكنون كه چنين است پس برويد
او را در برابر چشم مردم حاضر كنيد تا آنها كه مىشناسند و خبر دارند گواهى
دهند" (قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلى أَعْيُنِ
النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ).
بعضى از مفسران نيز اين احتمال را دادهاند كه منظور مشاهده صحنه مجازات و
كيفر ابراهيم است، نه شهادت و گواهى بر مجرم بودن او اما با توجه به آيات بعد كه
بيشتر جنبه بازپرسى دارد اين احتمال منتفى است، بعلاوه تعبير به كلمه"
لعل" (شايد) نيز متناسب با معنى دوم نيست، زيرا اگر مردم در برابر صحنه
مجازات حضور يابند، طبعا مشاهده خواهند كرد، شايد ندارد.
***
جارچيان در اطراف شهر فرياد زدند كه هر كس از ماجراى خصومت ابراهيم و
بدگويى او نسبت به بتها آگاه است حاضر شود، و به زودى هم آنها كه از اين موضوع
آگاه بودند و هم ساير مردم اجتماع كردند تا ببينند سرانجام كار اين متهم به كجا
خواهد رسيد.
شور و ولوله عجيبى در مردم افتاده بود، چرا كه از نظر آنها جنايتى بىسابقه
توسط يك جوان ماجراجو در شهر رخ داده بود كه بنيان دينى مردم محيط را به لرزه
درآورده بود.
سرانجام محكمه و دادگاه تشكيل شد و زعماى قوم در آنجا جمع بودند بعضى
مىگويند: خود نمرود نيز بر اين ماجرا نظارت داشت.
نخستين سؤالى كه از ابراهيم كردند اين بود" گفتند: تويى كه اين كار را با
خدايان ما كردهاى؟ اى ابراهيم"! (قالُوا
أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ).
آنها حتى حاضر نبودند بگويند تو خدايان ما را شكستهاى، و قطعه قطعه كردهاى،
بلكه تنها گفتند: تو اين كار را با خدايان ما كردى؟
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 437