نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 386
افعال ديگران بسيار است.
در حديثى از امام باقر ع مىخوانيم كه در جواب سؤال" جابر جعفى" از
اين آيه چنين فرمود:
لانه لا يفعل الا ما كان حكمة و صوابا:
" براى اينكه او كارى را جز از روى حكمت و صواب انجام نمىدهد" [1] ضمنا از اين سخن
به خوبى مىتوان نتيجه گرفت كه اگر كسى سؤالى از نوع دوم داشته باشد دليل بر آنست
كه هنوز خدا را به خوبى نشناخته و از حكيم بودن او آگاه نيست.
***
آيه بعد مشتمل بر دو دليل ديگر در زمينه نفى شرك است، كه با دليل گذشته
مجموعا سه دليل مىشود.
نخست مىگويد:" آيا آنها جز خدا معبودانى براى خود انتخاب كردهاند؟! بگو
دليل خود را بياوريد" (أَمِ
اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ).
اشاره به اينكه اگر از دليل گذشته دائر به اينكه نظام عالم هستى دليل بر توحيد
است صرف نظر كنيد لا اقل هيچگونه دليلى بر اثبات شرك و الوهيت اين خدايان وجود
ندارد، انسان عاقل چگونه مطلبى را بىدليل مىپذيرد؟
سپس به آخرين دليل اشاره كرده مىگويد:" اين تنها من و همراهانم نيستند
كه سخن از توحيد مىگويند، بلكه تمام پيامبران و مؤمنان پيشين نيز همه موحد
بودند" (هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ
قَبْلِي).
اين همان دليلى است كه دانشمندان عقائد تحت عنوان اجماع و اتفاق پيامبران بر
مساله يگانگى خدا ذكر كردهاند.
و از آنجا كه ممكن است گاهى كثرت بتپرستان (مخصوصا در شرائط زندگى مسلمانان
در مكه كه سوره انبياء ناظر به آن است) براى بعضى مانع از