نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 383
سؤال:
در اينجا سؤالى مطرح است كه پاسخ آن را از توضيحات گذشته مىتوان دريافت، سؤال
اين است: تعدد خدايان در صورتى منشا فساد در جهان مىشود كه آنها به مبارزه با
يكديگر برخيزند، اما اگر قبول كنيم آنها افرادى حكيم و آگاهند، حتما با كمك هم
جهان را اداره مىكنند.
پاسخ اين سؤال چندان پيچيده نيست، حكيم بودن آنها، تعدد آنها را از بين
نمىبرد، هنگامى كه بگوئيم آنها متعددند، مفهومش اين است كه از هر نظر يكى نيستند،
چرا كه اگر از تمام جهات يكى بودند، يك خدا مىشدند، بنا بر اين هر جا تعدد است
حتما تفاوتها و اختلافاتى وجود دارد، كه خواهناخواه در اراده و عمل اثر مىگذارد
و جهان هستى را به هرج و مرج و فساد مىكشاند.
(دقت كنيد).
اين برهان تمانع را به صورتهاى ديگرى نيز بيان كردهاند كه از حوصله بحث ما
بيرون است و آنچه در بالا گفتيم بهترين طرز بيان آن است.
در بعضى از اين استدلالها، روى اين تكيه شده است كه اگر دو اراده در آفرينش
حكمفرما بود، اصلا جهانى موجود نمىشد، در حالى كه آيه فوق، سخن از فساد جهان و
اختلال نظم مىگويد، نه از موجود نشدن جهان (دقت كنيد).
جالب اينكه در حديثى كه هشام بن حكم از امام صادق ع نقل كرده چنين مىخوانيم:
كه امام ع در پاسخ مرد بىايمانى كه سخن از تعدد خدايان مىگفت: فرمود: اين دو
خدايى كه تو مىگويى يا هر دو قديم و ازلى و نيرومندند و يا هر دو ضعيف و ناتوان،
يا يكى قوى و ديگرى ضعيف؟.
اگر هر دو قوى باشند چرا هر كدام ديگرى را كنار نمىزند و تدبير جهان را به
تنهايى بر عهده نمىگيرد، و اگر چنين گمان كنى كه يكى قوى و ديگرى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 383