نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 323
برود و به مقصد برسد اما" غى" آن است كه از رسيدن به مقصود باز
ماند.
***
ولى از آنجا كه آدم ذاتا پاك و مؤمن بود و در طريق رضاى خدا گام
برمىداشت، و اين خطا كه بر اثر وسوسه شيطان دامن او را گرفت جنبه استثنايى داشت،
خداوند او را از رحمت خود براى هميشه دور نساخت، بلكه" بعد از اين ماجرا
پروردگارش او را برگزيد و توبهاش را پذيرا شد و هدايتش كرد" (ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى).
آيا آدم مرتكب معصيتى شد؟
گرچه عصيان در عرف امروز معمولا به معنى گناه مىآيد ولى در لغت به معنى خارج
شدن از اطاعت و فرمان است (اعم از اينكه اين فرمان يك فرمان وجوبى باشد يا مستحبّ)
بنا بر اين به كار رفتن كلمه عصيان، لزوما به معنى ترك واجب يا ارتكاب حرام نيست،
بلكه مىتواند ترك يك امر مستحبّ يا ارتكاب مكروه باشد.
از اين گذشته گاهى" امر و نهى" جنبه ارشادى دارد، همانند امر و نهى
طبيب كه به بيمار دستور مىدهد فلان دوا را بخور و از فلان غذاى نامناسب پرهيز كن،
شك نيست كه اگر بيمار مخالفت دستور طبيب كند تنها به خود ضرر مىزند چرا كه ارشاد
و راهنمايى طبيب را ناديده گرفته است.
خداوند نيز به آدم فرموده بود از ميوه درخت ممنوع مخور كه اگر بخورى از بهشت
بيرون خواهى رفت و در زمين گرفتار درد و رنج فراوان خواهى شد، او مخالفت اين فرمان
ارشادى كرد، و نتيجهاش را نيز ديد.
اين سخن مخصوصا با توجه به اينكه دوران توقف آدم در بهشت دوران آزمايش بود نه
دوران تكليف، مفهوم روشنترى به خود مىگيرد.
از اين گذشته عصيان و گناه گاه جنبه مطلق دارد يعنى براى همه بدون
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 323