نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 320
از ماده شقاوت و يكى از معانى شقاوت درد و رنج است).
در اينجا سؤالى پيش مىآيد كه چرا خداوند نخست روى سخن را به هر دو يعنى آدم و
حوا كرده و فرمود: فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ (شيطان شما دو نفر را از بهشت بيرون نكند) ولى نتيجه بيرون
آمدن را به صورت مفرد در مورد آدم گفته، مىگويد:" فتشقى":" تو اى
آدم به درد و رنج خواهى افتاد".
اين اختلاف تعبير ممكن است اشاره به اين نكته باشد كه درد و رنجها در درجه اول
متوجه آدم بود و حتى او وظيفه داشت كه مشكلات همسرش حوا را نيز به دوش كشد و چنين
بوده مسئوليت مردان از همان آغاز كار! يا اينكه: چون عهد و پيمان از آغاز متوجه
آدم بوده، نقطه پايان نيز متوجه او شده است.
***
سپس خداوند آسايش بهشت و درد و رنج محيط بيرون آن را براى آدم چنين شرح
مىدهد" تو در اينجا گرسنه نخواهى شد و برهنه نمىشوى" (إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيها وَ لا تَعْرى).
***
" و تو در آن تشنه نخواهى شد و آفتاب سوزان آزارت نمىدهد" (وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فِيها وَ لا تَضْحى).
در اينجا سؤالى براى مفسران مطرح شده و آن اينكه چرا در اين آيات تشنگى با
تابش آفتاب، و گرسنگى با برهنگى ذكر شده، در حالى كه معمولا تشنگى را با گرسنگى
همراه مىآورند؟
در پاسخ اين سؤال چنين گفتهاند كه ميان" تشنگى" و" تابش
آفتاب" پيوند انكارناپذيرى است، (" تضحى" از ماده" ضحى"
به معنى تابش آفتاب بدون حجاب ابر و مانند آن است).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 320