نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 302
كرده سپس بر باد مىدهد"! (فَقُلْ
يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً) [1] از مجموع آيات
قرآن در مورد سرنوشت كوهها چنين استفاده مىشود كه آنها در آستانه رستاخيز مراحل
مختلفى را طى مىكنند:
نخست به لرزه در مىآيند (يَوْمَ
تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ- مزمل- 14).
سپس به حركت درمىآيند (وَ تَسِيرُ
الْجِبالُ سَيْراً- طور- 10) در سومين مرحله از هم متلاشى
مىشوند و به صورت انبوهى از شن درمىآيند (وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلًا- مزمل- 14).
و در آخرين مرحله آن چنان طوفان و باد آنها را از جا حركت مىدهد و در فضا
مىپاشد كه همچون پشمهاى زده شده به نظر مىرسد (وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ- قارعه- 5).
***
آيه بعد مىگويد: با متلاشىشدن كوهها و پراكندهشدن ذرات آن،"
خداوند صفحه زمين را به صورت زمينى صاف و مستوى و بىآب و گياه درمىآورد" (فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً) [2]
***
"
آن چنان كه در آن هيچگونه اعوجاج و پستى و بلندى مشاهده نخواهى
[1] ماده" نسف" در لغت به
معنى ريختن دانههاى غذايى در غربال و تكان دادن و باد دادن آن است تا پوست از
دانه جدا شود، و در اينجا اشاره به متلاشى شدن و خرد شدن كوهها و سپس بر باد رفتن
آنها است.
[2]" قاع" زمين صاف و مستوى
است و بعضى آن را به محلى كه آب در آن جمع مىشود تفسير كردهاند، و اما"
صفصف" گاهى به معنى زمينى كه خالى از هر گونه گياه است تفسير شده، و گاه به
معنى زمين صاف، و از مجموع اين دو وصف استفاده مىشود كه در آن روز، كوهها و
گياهان همگى از صفحه زمين محو مىشوند و زمينى صاف و ساده باقى ميماند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 302