نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 28
خدا خواهد
آمد.
از اينجا
روشن مىشود اشكالى كه پارهاى از افراد به بعضى از ائمه شيعه كردهاند كه چرا
بعضى از آنها در سنين كم به مقام امامت رسيدند نادرست است.
در روايتى از
يكى از ياران امام جواد محمد بن على النقى ع به نام على بن اسباط مىخوانيم كه
مىگويد به خدمت او رسيدم (در حالى كه سن امام كم بود) من درست به قامت او خيره
شدم تا به ذهن خويش بسپارم و به هنگامى كه به مصر باز مىگردم كم و كيف مطلب را
براى ياران نقل كنم، درست در همين هنگام كه در چنين فكرى بودم آن حضرت نشست (گويى
تمام فكر مرا خوانده بود) رو به سوى من كرد و گفت: اى على بن اسباط! خداوند كارى
را كه در مساله امامت كرده همانند كارى است كه در نبوت كرده است، گاه مىفرمايد:
وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا (ما به يحيى در كودكى فرمان نبوت و
عقل و درايت داديم) و گاه در باره انسانها مىفرمايد حَتَّى
إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ... (هنگامى كه
انسان به حد بلوغ كامل عقل به چهل سال رسيد ...) بنا بر اين همانگونه كه ممكن است
خداوند حكمت را به انسانى در كودكى بدهد در قدرت او است كه آن را در چهل سال بدهد
[1] ضمنا اين آيه پاسخ دندانشكنى است براى خردهگيرانى كه مىگويند على
ع نخستين كسى نبود كه از ميان مردان به پيامبر ص ايمان آورد، چرا كه در آن روز
كودك ده ساله بود و ايمان كودك ده ساله پذيرفته نيست.
ذكر اين نكته
نيز در اينجا بىمناسبت نيست كه در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع مىخوانيم
كه جمعى از كودكان در زمان كودكى آن حضرت به سراغش آمدند و گفتند اذهب بنا
نلعب:" بيا برويم و با هم بازى كنيم"! او در جواب فرمود: ما للعب
خلقنا:" ما براى بازى كردن آفريده نشدهايم" اينجا