نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 272
سخن سامرى است، مىخواهد بگويد: موسى فراموش كرده است كه اين گوساله خداى شما
است، همه اينها مخالف ظاهر آيه است، ظاهر همان است كه در بالا گفتيم كه منظور اين
است سامرى عهد و پيمانش را با موسى و خداى موسى به دست فراموشى سپرد و راه
بتپرستى پيش گرفت.
***
در اينجا خداوند به عنوان توبيخ و سرزنش اين بتپرستان مىگويد:" آيا
آنها نمىبينند كه اين گوساله پاسخ آنها را نمىدهد و هيچگونه ضررى از آنها دفع
نمىكند و منفعتى براى آنها فراهم نمىسازد" (أَ فَلا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَ لا
يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً).
يك معبود واقعى حد اقل بايد بتواند سؤالات بندگانش را پاسخ گويد آيا تنها
شنيده شدن صداى گوساله از اين مجسمه طلايى، صدايى كه هيچ اراده و اختيارى در آن احساس
نمىشد مىتواند دليل پرستش باشد.
و به فرض كه پاسخ سخنان آنها را هم بدهد، تازه موجودى مىشود همچون يك انسان
ناتوان كه مالك سود و زيان ديگرى و حتى خودش نيست آيا با اين حال مىتواند معبود
باشد؟! كدام عقل اجازه مىدهد كه انسان يك مجسمه بىجان را كه گاهگاه صدايى
نامفهوم از آن برمىخيزد پرستش كند و در برابرش سر تعظيم فرود آورد؟
***
بدون شك در اين قال و غوغا، هارون جانشين موسى ع و پيامبر بزرگ خدا دست از
رسالت خويش برنداشت و وظيفه مبارزه با انحراف و فساد را تا آنجا كه در توان داشت
انجام داد، چنان كه قرآن مىگويد:
" هارون قبل از آمدن موسى از ميعادگاه به بنى اسرائيل اين سخن را گفته
بود كه شما مورد آزمايش سختى قرار گرفتهايد" فريب نخوريد و از راه توحيد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 272