نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 161
" آنچه در آسمانها، و در زمين، و در ميان اين دو، و در زير خاكها و اعماق
زمين وجود دارد همه از آن اوست" (لَهُ
ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى).
" ثرى" در اصل به معنى خاك مرطوب است و از آنجا كه تنها قشر روى
زمين بر اثر تابش آفتاب و وزش باد مىخشكد ولى طبقه زيرين غالبا مرطوب است به اين
طبقه،" ثرى" گفته مىشود و به اين ترتيب" ما تَحْتَ الثَّرى"
به معنى اعماق زمين و جوف آنست كه همه آنها مملوك مالك الملوك و خالق عالم هستى
است.
تا به اينجا سه ركن از اركان صفات پروردگار بيان شده بود، ركن اول" خالقيت"،
ركن دوم" حاكميت" ركن سوم" مالكيت" او است.
***
در آيه بعد به چهارمين ركن يعنى" عالميت" او اشاره كرده
مىگويد:
" او آن قدر احاطه علمى دارد كه اگر سخن آشكارا بگويى مىداند، و اگر
مخفى كنى نيز مىداند، و حتى مخفىتر از مخفى را نيز آگاه است" (وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ
وَ أَخْفى).
در اينكه منظور از" اخفى" (مخفىتر از سر) در اينجا چيست؟ در ميان
مفسران گفتگو بسيار است.
- بعضى گفتهاند:" سر" آنست كه انسان با ديگرى به طور پنهانى بازگو
مىكند و" اخفى" آنست كه در دل نگهداشته و به كسى نمىگويد.
- بعضى گفتهاند" سر" آنست كه انسان در دل دارد، و" اخفى"
آنست به فكر كسى نرسيده است اما خدا از آن آگاه است.
- بعضى ديگر گفتهاند" سر" عملى است كه مخفيانه انجام مىدهد،
و" اخفى" نيتى است كه به دل دارد.
- بعضى گفتهاند" سر" به معنى اسرار مردم است، و" اخفى"
اسرارى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 161