نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 127
تفسير: يك
تفكر خرافى و انحرافى
بعضى از مردم
معتقدند كه ايمان و پاكى و تقوا با آنها سازگار نيست! و سبب مىشود كه دنيا به
آنها پشت كند، در حالى كه با بيرون رفتن از محيط ايمان و تقوا، دنيا به آنها رو
خواهد كرد، و مال و ثروت آنها زياد مىشود!.
اين طرز فكر
خواه بر اثر سادهلوحى و پيروى خرافات باشد، و خواه پوششى براى فرار از زير بار
مسئوليتها و تعهدهاى الهى، هر چه باشد يك طرز فكر خطرناك است.
گاه ديدهايم
اين موهومپرستان، مال و ثروت بعضى افراد بىايمان، و فقر و محروميت گروهى از
مؤمنان را مستمسكى براى اثبات اين خرافه قرار مىدهند در حالى كه مىدانيم نه اموالى
كه از طريق ظلم و كفر و ترك مبانى تقوا به انسان مىرسد مايه افتخار است، و نه
هرگز ايمان و پرهيزكارى سدى بر سر راه فعاليتهاى مشروع و مباح مىباشد.
به هر حال در
عصر و زمان پيامبر- همچون عصر ما- افراد نادانى بودند كه چنين پندارى داشتند و يا
لا اقل تظاهر به آن مىكردند.
قرآن در آيات
مورد بحث- به تناسب بحثى كه قبلا پيرامون سرنوشت كفار و ظالمان بيان شد- از اين
طرز فكر و عاقبت آن سخن مىگويد.
در نخستين
آيه مىفرمايد:" آيا نديدى كسى را كه آيات ما را انكار كرد و به آن كفر
ورزيد، و گفت: مسلما اموال و فرزندان فراوانى نصيبم خواهد شد"! (أَ
فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً).
[1]
[1] بعضى از مفسران شان نزولى براى آيه فوق نقل
كردهاند كه يكى از مؤمنان به نام" خباب" از يكى از مشركان به نام"
عاص بن وائل" طلبى داشت، شخص بدهكار به عنوان استهزاء گفت: در جهان ديگر كه
مال و فرزند پيدا كردم، دين تو را ادا خواهم نمود، ولى به نظر ما اين شان نزول
تناسب چندانى با آيه مورد بحث ندارد، بخصوص اينكه سخن از فرزند در آن است و
مىدانيم در سراى آخرت فرزند مطرح نيست، بعلاوه در آيات بعد صريحا مىگويد: اين
اموالى را كه او مىگويد ما به ارث مىبريم، از اين تعبير به خوبى روشن مىشود كه
منظور اموال دنيا است نه اموال در آخرت و به هر حال جمعى از مفسران بر اساس اين
شان نزول آيه را اشاره به آخرت دانستهاند ولى حق همانست كه گفته شد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 127