نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 90
و اياكم من
فضله:
"
اميدوارم خدا ما و تو را از فضلش روزى دهد" [1]
در سنتهاى قديمى ما به هنگام برخورد با سائل چنين بوده و هست كه هنگامى كه تقاضا
كنندهاى به در خانه مىآمد و چيزى براى دادن موجود نبود به او مىگفتند:"
ببخش"، اشاره به اينكه آمدن تو بر ما حقى ايجاد مىكند و از نظر اخلاقى از ما
چيزى طلبكار هستى و ما تقاضا داريم كه اين مطالبه اخلاقى خود را بر ما ببخشى چرا
كه چيزى كه پاداش آن باشد موجود نداريم!
***
و از آنجا كه رعايت اعتدال در همه چيز
حتى در انفاق و كمك به ديگران، شرط است، در آيه بعد روى اين مساله تاكيد كرده
مىگويد:" دست خود را بر گردن خويش بسته قرار مده" (وَ
لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ).
اين تعبير
كنايه لطيفى است از اينكه دست دهنده داشته باش، و همچون بخيلان كه گويى دستهايشان
به گردنشان با غل و زنجير بستهاند و قادر به كمك و انفاق نيستند مباش.
از سويى
ديگر" دست خود را فوق العاده گشاده مدار، و بذل و بخشش بى حساب مكن كه سبب
شود از كار بمانى، و مورد ملامت اين و آن قرار گيرى، و از مردم جدا شوى" (وَ
لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً).
همانگونه كه"
بسته بودن دست به گردن" كنايه از بخل،" گشودن دستها به طور كامل"
آن چنان كه از جمله" وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ
الْبَسْطِ" استفاده مىشود كنايه از بذل و بخشش بى حساب است.
و"
تقعد" كه از ماده" قعود" به معنى نشستن است كنايه از توقف و از كار
افتادن مىباشد.
تعبير
به" ملوم"، اشاره به اين است كه گاه بذل و بخشش زياد نه تنها