نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 556
." و همانها كه گوش داشتند اما قدرت شنوايى نداشتند" (وَ كانُوا لا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعاً).
در حقيقت آنها مهمترين وسيله حقجويى و درك واقعيات و آنچه عامل سعادت و شقاوت
انسان مىشود از كار انداخته بودند، يعنى چشمهاى بينا و گوشهاى شنوا را بر اثر
انديشههاى غلط و تعصبها و كينهتوزيها و صفات زشت ديگر در حجابى سخت و سنگين فرو
برده بودند.
جالب اينكه در مورد چشم مىگويد: چشمهايشان در پوششى دور از ياد من قرار داشت،
اشاره به اينكه چون در پوشش و حجاب غفلت بودند آثار خدا را نديدند و چون نديدند
حقيقت، ره افسانه زدند، و خدا را فراموش كردند.
آرى چهره حق آشكار است، و همه چيز اين جهان با انسان سخن مىگويد تنها يك چشم
بينا و يك گوش شنوا لازم است و بس.
به تعبير ديگر ياد خدا چيزى نيست كه با چشم ديده شود، آنچه ديده مىشود آثار
او است، اما آثار او، سبب ياد او است.
***
آيه بعد به يك نقطه انحراف فكرى آنها كه پايه اصلى انحرافات ديگرشان بوده
است اشاره كرده مىگويد:" آيا كافران گمان كردند مىتوانند بندگان مرا بجاى
من ولى و سرپرست خود انتخاب كنند" (أَ
فَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ يَتَّخِذُوا عِبادِي مِنْ دُونِي أَوْلِياءَ).
آيا اين بندگانى كه معبود واقع شدند همچون مسيح و فرشتگان هر قدر مقامشان والا
باشد از خود چيزى دارند كه بتوانند از ديگران حمايت كنند؟ يا بعكس، خود آنها هم هر
چه داشتند از ناحيه خدا بود، حتى خودشان نيز نيازمند
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 556