نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 535
سپس چنين دستور داد:" قطعات بزرگ آهن براى من بياوريد" (آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ).
" زبر" جمع" زبرة" (بر وزن غرفه) به معنى قطعات بزرگ و
ضخيم آهن است.
هنگامى كه قطعات آهن آماده شد، دستور چيدن آنها را به روى يكديگر صادر
كرد" تا كاملا ميان دو كوه را پوشاند" (حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ).
" صدف" در اينجا به معنى كناره كوه است، و از اين تعبير روشن مىشود
كه ميان دو كناره كوه شكافى بوده كه ياجوج و ماجوج از آن وارد مىشدند، ذو القرنين
تصميم داشت آن را پر كند.
به هر حال سومين دستور ذو القرنين اين بود كه به آنها" گفت مواد آتشزا
(هيزم و مانند آن) بياوريد و آن را در دو طرف اين سد قرار دهيد، و با وسائلى كه در
اختيار داريد" در آن آتش بدميد تا قطعات آهن را، سرخ و گداخته كرد" (قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً).
در حقيقت او مىخواست، از اين طريق قطعات آهن را به يكديگر پيوند دهد و سد
يكپارچهاى بسازد، و با اين طرح عجيب، همان كارى را كه امروز بوسيله جوشكارى انجام
مىدهند انجام داد، يعنى به قدرى حرارت به آهنها داده شد كه كمى نرم شدند و به هم
جوش خوردند!.
سرانجام آخرين دستور را چنين صادر كرد:" گفت مس ذوب شده براى من بياوريد
تا بروى اين سد بريزم" (قالَ
آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً).
و به اين ترتيب مجموعه آن سد آهنين را با لايهاى از مس پوشانيد و آن را از
نفوذ هوا و پوسيدن حفظ كرد!.
بعضى از مفسران نيز گفتهاند كه در دانش امروز به اثبات رسيده كه اگر مقدارى
مس به آهن اضافه كنند مقاومت آن را بسيار زيادتر مىكند، ذو القرنين
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 535