نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 517
حادثهاى از دنيا برود چنين گنجى هرگز نمىتواند مورد ايراد باشد.
7- درسهاى اين داستان
الف- پيدا كردن رهبر دانشمند و استفاده از پرتو علم او به قدرى اهميت دارد كه
حتى پيامبر اولو العزمى همچون موسى اين همه راه به دنبال او مىرود و اين سرمشقى
است براى همه انسانها در هر حد و پايهاى از علم و در هر شرائط و سن و سال.
ب- جوهره علم الهى از عبوديت و بندگى خدا سرچشمه مىگيرد، چنان كه در آيات فوق
خوانديم" عَبْداً مِنْ عِبادِنا ... عَلَّمْناهُ
مِنْ لَدُنَّا عِلْماً".
ج- همواره علم را براى عمل بايد آموخت چنان كه موسى به دوست عالمش
مىگويد" مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً" (دانشى به من بياموز كه راهگشاى من به سوى هدف و
مقصد باشد) يعنى من دانش را تنها براى خودش نمىخواهم بلكه براى رسيدن به هدف
مىطلبم.
د- در كارها نبايد عجله كرد چرا كه بسيارى از امور نياز به فرصت مناسب دارد
(الامور مرهونة باوقاتها) به خصوص در مسائل پراهميت و به همين دليل اين مرد عالم
رمز كارهاى خود را در فرصت مناسبى براى موسى بيان كرد.
ه- چهره ظاهر و چهره باطن اشياء و حوادث، مساله مهم ديگرى است كه اين داستان
به ما مىآموزد، ما نبايد در مورد رويدادهاى ناخوشايند كه در زندگىمان پيدا
مىشود عجولانه قضاوت كنيم، چه بسيارند حوادثى كه ما آن را ناخوش داريم اما بعدا
معلوم مىشود كه از الطاف خفيه الهى بوده است.
اين همان است كه قرآن در جاى ديگر مىگويد" عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ
عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ
أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ:" ممكن
است شما چيزى را ناخوش داريد و آن به نفع شما
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 517