نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 513
4- آيا نسيان براى پيامبران ممكن است؟!
در ماجراى فوق كرارا به مساله نسيان موسى برخورد كرديم، يكى در مورد آن ماهى
كه براى تغذيه فراهم ساخته بودند، و ديگر سه بار در ارتباط با تعهدى كه دوست عالمش
از وى گرفته بود.
جمعى معتقدند كه صدور چنين نسيانى از پيامبران بعيد نيست چرا كه نه مربوط به
اساس دعوت نبوت است، و نه فروع آن، و نه تبليغ دعوت، بلكه در يك مساله صرفا عادى و
مربوط به زندگانى روزمره است، آنچه مسلم است هيچ پيامبرى در دعوت نبوت و شاخ و برگ
آن مطلقا گرفتار خطا و اشتباه نمىشود و مقام عصمت او را از چنين چيزى مصون
مىدارد.
اما چه مانعى دارد كه موسى به خاطر اينكه مشتاقانه و با عجله به دنبال اين مرد
عالم مىرفت غذاى خود را كه يك مساله عادى بوده فراموش كرده باشد؟
و نيز چه مانعى دارد كه عظمت حوادثى همچون شكستن كشتى، و كشتن يك نوجوان، و
تعمير بى دليل يك ديوار در شهر بخيلان، او را چنان هيجان زده كند كه تعهد شخصى خود
را با دوست عالمش بدست فراموشى سپرده باشد؟ اين نه از يك پيامبر بعيد است، و نه با
مقام عصمت منافات دارد.
بعضى از مفسران نيز احتمال دادهاند كه نسيان در اينجا به معنى مجازى- يعنى
ترك- بوده باشد، چرا كه انسان هنگامى كه چيزى را ترك مىكند شبيه آنست كه آن را
نسيان كرده باشد، اما چرا موسى غذاى خود را ترك گفت، براى اينكه نسبت به چنين
مسالهاى بى اعتنا بود، و در مورد تعهدش با دوست عالمش به خاطر اين بود كه براى او
كه از دريچه ظاهر به حوادث مىنگريست اصلا قابل قبول نبود كه انسانى بى جهت آسيب
به اموال يا جان مردم برساند بنا بر اين خود را موظف به اعتراض مىديد و فكر
مىكرد اينجا جاى آن
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 513